حاتم طائی
شامیرام داودپوریان
حاتم طائی که یک شخصیت تاریخی مشهور میباشد، در ادبیات عرب به بخشندگی و
سخاوت معروف بوده است. سعدی، شاعر بزرگ
ایرانی در یکی از اشعار خود که در کتاب
گلستان ثبت شده چنین نوشته است: حاتم طائی را گفتند " از خود بزرگهمتتر در
جهان دیده یا شنیدهای؟" گفت " بلی، روزی چهل شتر قربانی کرده بودم
امرای عرب را. پس به گوشهی صحرایی به حاجتی برون رفته بودم. خارکنی را دیدم پشته
فراهم آورده. گفتمش "به میهمانی حاتم چرا نروی که خلقی در سماط او گرد آمدهاند؟"
گفت
هر که نان از عمل خویش خورد
منت از حـاتـــم طــائـی نـبــرد
من او را به همت و جوانمردی از خود برتر دیدم."
دکتر سید جعفر سجادی در صفحهی 62کتاب خود به نام نقد تطبیقی ادبیات ایران و عرب او را
به عنوان یک نصاری (مسیحی) نام برده و به نقل از شوقی حنیف ( در کتاب تاریخ ادب
جاهلی) چنین نوشته است
مذهب نصاری نیز در یمن و شمال الجزیره رواج داشت و تصور میشود که پیروان این
مذهب برای ترویج دین خود در قرن چهارم میلادی به این سامان آمده باشند. به هر حال
آنان در نجران و پارهای از مناطق دیگر نیز سکنا گزیدند. حبشیها نیز همراه با
ابرهه بدان دیار دست یافتند و کنیسهها و معابد متعددی در آن سامان بنا کردند و در
روایات آمده که ابرهه کنیسههای متعددی در یمن با زینتآلات بسیار و طلاکاریهای
بیشمار و مجسمههایی از مرمر و سنگهای قیمتی با الوان گوناگون ایجاد کرده بود که
دو صلیب بزرگ از طلا و نقره در آنها وجود داشت و بندهایی از عاج و آبنوس که بعدها
مسلمانان آنها را تبدیل به مسجد کردند. این نصرانیان که با مردم شام و دیگر قبایل عرب آمیزش یافته بودند اغلب
از یعقوبیان یعنی معتقدان به یک اقنوم بودند. نصاری که از طرفی در قبایل عراق نیز
نفوذ کرده و در حیره بنایی ساخته بودند اغلب نسطوری یعنی منسوب به نسطوریوس بودند.
اینان قایل به دو اقنوم (اقنوم ناسوت و اقنوم لاهوت) بودند. قوم منذر از این طایفهاند
که به نام نصارای مناذره نامیده میشوند. علاوه بر آن بردههای حبشی در مدینه و
مکه نیز نصرانی بودند
نصاری در قبایل طی و دومهالجندل نیز پراکنده بودند. حاتم طایی که فرزند سعد
بود و از قبیله طی، نیز نصرانی بود و علاوه بر آن شعر میسرود و جزو شاعرانی بود
که عمومأ اشعار آنها در وصف کرم و شجاعت و افتخارات قبیله و دودمان خود است. دیوان
اشعار او در سال 1872 میلادی در لندن به چاپ رسیده است. حسین
واعظ کاشفی نیز زندگی و کارهای حاتم طائی را به اختصار در در رسالهای به نام
حاتمیه آورده است که در تهران و پاریس چاپ شد و ترجمهی آن به زبان ترکی تحت عنوان
داستان حاتم طائی در 1272 ه.ق. در استانبول به چاپ رسید
حاتم طائی در مدت زندگیاش بیش از ده بار اموال خود را میان فقرا تقسیم کرد. یک
بار نیز از جلوی اسرای قبیله غزه عبور میکرد، یکی از اسرا به او متوسل شد. حاتم
که مالی به همراه نداشت تا او را آزاد
کند، به افراد قبیله گفت او را آزاد کنند و خودش به جای آن اسیر دربند شد. و تا
زمانی که توانست پولی تهیه کند در آن وضعیت ماند و بعد آزاد شد
یکی دیگراز حکایاتی که در مورد حاتم طائی نقل شده است
چنین می باشد: روزی حاتم طائی در صحرا عبور میکرد. درویشی راه بر او بست و طلب دههزار
دینار کمک بلاعوض کرد. حاتم گفت "ده هزار دینار بسیار خواستی." درویش
گفت "یک دینار بده." حاتم گفت "آن زیاده طلبی چه بود و این کم
خواستن از چه سبب است؟" درویش گفت "از شخصی چون تو کمتر از هزار دینار
نبایست درخواست کرد و به چون تویی کمتر از این مبلغ نمیتوان بخشید." حاتم
دستور داد دههزار دینار درخواستی درویش را به او پرداخت کنند
منابع:
1 ـ کلیات سعدی به اهتمام محمدعلی فروغی، انتشارات امیرکبیر، تهران 1372، چاپ یازدهم 1379
2 ـ نقد تطبیقی ادبیات ایران وعرب، تألیف دکتر سید جعفر سجادی، نشر شرکت مولفان
و مترجمان ایران، چاپ اول 1369
3 ـ لغتنامهی دهخدا
No comments:
Post a Comment