در این شماره بولتن
شامیرام، گفتگوی خانم هلن سن ونسان با آتیا گمری را که در سال 2011 انجام شده است
ملاحظه خواهید کرد. خانم آتیا گمری تا کنون سه دوره نماینده پارلمان ایالتی کشور
هلند بوده اند.
س: با تشکر از این که گفتگو
با بولتن شامیرام را پذیرفته اید. لطفأ خودتان را معرفی کرده و بگویید از کدام
کشور هستید.
ج: بسیار خوب است که زن آشوری
در ایران فعالیت خود را شروع کرده است. من اوقات زیادی با آشوریهای ایران نداشته
ام و واقعأ احترام زیادی برای آنچه که در گذشته انجام داده اند قائل هستم. من
احساس می کنم که واقعأ در مقابل آن مسئولیت مسئولیت
بسیاری دارم و بنابراین باید به شما جوابهایی بدهم .
من در طور
عبدین(ترکیه) بدنیا آمده ام و در سن هشت سالگی همـــــراه والدینم به هلند آمدم. پدر بزرگم مختار ده بود و زندگـی
سخــتی را بـــا ترکها و کردهای روستای خود
داشت.من در اینجا روانشناسی و مدیریت خواندم و در سال 2003 به عضویت پارلمان
ایالتی هلند انتخاب شدم.در حال حاضر عضو پارلمان ایالتی شمال هلند و عضو حزب
سوسیال دمکرات هستم. همچنین از چند سال پیش بعنوان مدیر در یک مرکز درمانی برای
جوانان کار می کنم. در سال 2009 در دیر مار متی در آشور(دشت نینوی)ازدواج کردم تا
به آشوریها نشان بدهم که ازدواج در آشور چقدر مهم است.در حال حاضر منتظر هستم که
در سال 2012 مادر شوم.
س: شنیده ایم که برای آشوریها
فعالیت کرده اید و عضو پارلمان هلند هستید. لطفأ درباره کارتان در پارلمان هلند به
ما بگویید و اینکه آیا مردم و پارلمان هلند آشوریها را می شناسند؟
ج: من برای جواب دادن به
سوالات آشوریها از شبکه ارتباطات استفاده می کنم. البته بعضی از سیاستمداران
آشوریها را می شناسند و بعضی دیگر با من به آشور در عراق آمده اند.من همیشه سعی می
کنم طی مراسم نیسان در آشور باشم و تعدادی از مردم هلند را با خودم ببرم. اگر ما
مردم اروپا را با خود نبریم تا ببیند که مردم ما با چه مشکلاتی روبرو هستند، هیچکس
به ما اهمیت نخواهد داد. من در چند سال اخیر این کار را کرده ام. پارلمان هلند به
نتایجی در مورد آشوریها رسیده است. یکی از مسائل این است که ما تعداد زیادی گروه و
حزب در عراق داریم و هیچکدام از آنها حرفه ای نیستند. به همین دلیل برای اروپا و
هلند بسیار مشکل است که به آنها دسترسی
پیدا کنند و در نتیجه نه با گروه های
آشوری بلکه با گروه های کرد و عرب کار می کنند.
بغیراز
سیاست من به تعدادی از آشوریها که در زندان هستند کمک می کنم. بعنوان مثال شارایل
پطروس از تهران. او در زندانی در سوریه بود و من برای ملاقات با او به آنجا رفتم.
به مدت بیش از پنج ماه روی این پرونده کار کــردم تا به او کمک کنـــم به هلند بیاید.ودر نهایت او
از
سوریه به هلند آورده شد.این یک نمونه است.ما با مقدار زیادی
انرژی می توانیم تغییرات زیادی برای تعداد کثیری از آشوریها ایجاد کنیم. اما مسئله
این است که همه مشغول خانواده خودشان هستند و هیچکس متوجه نخواهد شد که چرا من
برای یک زندانی بیمار در سوریه(از تهران) فعالیت زیادی کرده ام. این توضیح را یک
خانواده معمولی آشوری درک نخواهد کرد. اما در هلند این خیلی طبیعی است که مردم به
یکدیگر کمک کنند بدون اینکه قوم و خویش یکدیگر باشند. آنها فقط بخاطر اصول اعتقادی
و ایدئولوژی خود کمک می کنند.من هم همین روش را دارم و بدون هیچ چشمداشتی کمک می
کنم.
س: آیا شما در سایر
سازمانهای آشوری هم فعال هستید؟ لطفأ درباره فعالیت هایتان در سازمانهایی که با
آنها همکاری دارید به ما بگویید.
ج: بخاطر مشکلاتی که در سوریه، ترکیه و عراق و... داریم من در تعدادی
از سازمانهای آشوری فعال هستم.من یاد گرفته ام که همکاری با سازمانهای آشوری بسیار
مشکل است زیرا تمام این سازمانها توسط یک مرد رهبری می شوند و از آنجا که مردان می
خواهند بر سر قدرت باشند هیچگاه اتحادی بین ما وجود نخواهد داشت. لحظه ای که زنان
قدرت را در دست بگیرند درست در همان لحظه این اتحاد بوجود خواهد آمد.
به آشوری های
عراق نگاه کنید. کردها و عرب ها همدیگر را می کشند و آنها هنوز بیست حزب و گروه
دارند. پس وقتی شما کسی را به عراق می فرستید تا با آشوریها صحبت کند چه کسی رهبر
است؟ او سرگیس آغاجان، یونادم کننا، نمرود پتیو یا آقای ج.خوشابا است؟ من از تمام
این منازعات بین گروه ها خسته شده ام و هیچگاه قسمتی از تفکرآنها نخواهم شد.اما
کاری که انجام خواهم داد این است که در هلند و اروپا برای سازمانهای غیر دولتی، وسائل
ارتباط جمعی و سیاستمداران لابی گری کنم.من این کار را برای باقی دوران زندگیم
انجام خواهم داد و بــرای من مهــم نیست چه کسی بر سـر قدرت باشد . آشوریــهای عــراق
محتاج همان حقوقی هستند که اعراب و کردها دارند. ما اکنون
یک سازمان لابی داریم: مجمع آشوریهای اروپا(Assyrian Council.E.U (. ما یک گزارش حقوق بشر نوشته ایم که
از طریق آن می توانیم ثابت کنیم که در سال 2010 هرهفته یک آشوری کشته شده است و هر
هفته تلاش می شود که هشت آشوری به قتل برسند. تا کنون ما گزارشهایی از این دست را
از گروه های آشوری عراق دریافت نکرده ایم. من هر سال این نوع اطلاعات را از همه
درخواست کرده ام اما هیچکس پاسخ نمی دهد.
پس به من بگویید آنها اکنون چه می کنند؟ ما هنوز باید به آنها کمک کنیم تا به
آینده این ملت در آشور کمک کرده باشیم.
مجمع آشوریهای اروپا از
آشوریها و مردم هلند و اروپا کمک مالی دریافت می کند.پس ما می توانیم افرادی حرفه
ای را برای نوشتن گزارشات ارسال کنیم. این گزارشات بسیار مهم هستند زیرا در اروپا
هر چیزی بصورت اوراق نوشته شده و دارای ارقام است. در کشورهای اروپا فقط لابی گری هست
و نه چیز دیگر واین بسیار دردناک است.
س: آیا با دیگرگروه های
آشوری در سایر کشورها همکاری دارید؟
ج: من با فدراسیون زنان
آشوری(سوئد) همکاری می کنم. ما سعی داریم که با تمام گروههایی که روی موضوع آشورتمرکز
دارند همکاری کنیم.
س: آیا می توانید آماری از
تعداد آشوریهای ساکن هلند بدهید؟
ج: تعداد بیست هزار آشوری که
از طورعبدبن(ترکیه) و قمیشلی(سوریه) آمده اند و ده هزار از آشور،عراق وایران
داریم.
س: وضع زندگی آنها چگونه
است؟
ج: آشوریهای طورعبدین از 35 سال قبل به هلند آمده اند و وضع
زندگیشان خوب است. اما سایربن مشکلات متعددی دارند و زندگیشان بسیــار سخت اســت.هر کس باید شغــلی داشته باشـــد
تا از خــانواده خود مراقبت کنـد.و در عین حــال احتیاج به مــدارک لازم دارد در
غیــر ایـن صورت نمی تواند شغلی بدست
آورد. مثل تمام آشوریهایی که در کشورهای دیگر هستند، بعضی از آنها مغازه ای کوچک و بعضی رستوران و...دارند.
س: نسل جدید آشوریها را
چگونه توصیف می کنید؟
ج: نسل های جدید آشوری از
وطنی که پشت سر گذاشته اند(اورمیه، تهران، نینوا یا قمیشلی) چیزی بیاد ندارند.آنها
دوست دارند مسافرت کنند،پول خرج کنند و مانند جوانان اروپا زندگی کنند. آنچه که بر
سر آشوریهای نینوا می آید برایشان مهم نیست. البته نه تمام آنها، اما 90% آنها حتی
نمی دانند که در آشور چه اتفاقی می افتد.این بسیار دردناک است. اکنون والدین باید
فرزندانشان را به آشور ببرند تا خورشید را حس کنند، نان نینوا را بخورند و آب
القوش را بنوشند.تنها از این طریق شما می توانید به آنها این باور را بدهید که
باید در ساختن آشور کمک کنند.
اما چیزی که من الان می بینم، اینکه چگونه
والدین به جای رفتن به آشور هر سال به ترکیه ( به کشوری که بیش از نیم میلیون
آشوری را به قتل رسانده است) می روند،برایم قابل فهم نیست.اگر این نسل والدین روش
نگرش خود به سوالاتی که درباره موجودیت آشور فرارروی آنها قرار گرفته است را تغییر
ندهند، من فکر می کنم در آینده، فعالیت حقوق بشر چندانی و یا یک ایالت آزاد آشور
نخواهیم داشت. این نه فرزندان بلکه والدین هستند که اهمیتی به موضوع نمی دهند.
س: فکر می کنید آشوریهایی که
به کشورهای غربی مهاجرت می کنند علاقه خود را از دست می دهند؟
ج: بله. علاقه آنهــا فقط به
رقص شیخــانی، خوردن کوبه و ساختن کلیسا اسـت.هیچ یک از آنهـا یــک مدرســه در
آشــور، بارطِلا یا در نوهـــادرا نساخته است.تمرکز آنهـا روی چیزهـای خوب و
دلپسند است امـا نه روی کاری که می توانیم برای این ملت درآشورانجـام دهیم. چگــونه
می توانیم یک کشور را بسـازیم اگر آشوریهای اروپــا نخواهند در آشــور سرمایــه گذاری
کنند؟
س: با توجه به اینکه سالهای
متمادی در هلند زندگی کرده اید و از فعالیت های زنان در کشورهای مختلف آگاه هستید
پیشرفت زنان آشوری را چگونه می بینید؟
ج: ما فقط یک فدراسیون زنان
در سوئد داریم که بسیار فعال هستند اما
باقی گروه ها واقعأ فعال نیستند.
س: چگونه مسئولیت های خانه و
کار بیرون را هماهنگ می کنید؟
ج: بیش از 12 ساعت در روز
کار می کنم و سعی دارم تا آنها را با هم هماهنگ کنم. اما فقط در صورتیکه یک شوهر
این را درک کند زن می تواند این کار را انجام دهد.هنگامی که من در سال 2009 در
آشورو در نینوا ازدواج کردم، شوهرم گفت الان من درک می کنم که چرا تو اینقدر سخت
برای این ملت کار می کنی. اگر من در اروپا ازدواج می کردم و او را برای دیدن وطن
نمی بردم، با مشکلاتی روبرو می شدیم اما
اکنون او این را درک می کند.اگر ما برای یک آشور آزاد فعالیت نکنیم دیگران این کار
را انجام نخواهند داد.این بسیارسخت است. اما هنگامی که من در ماه آوریل(نیسان) در
آشور هستم و از فراز صومعه مارمتی به نینوا نگاه می کنم درک می کنم که چرا این کار
را انجام می دهم. شما هنوز می توانید ارواح شاهان و ملکه های آشوری را احساس می
کنید. پس چگونه می توانیم برای آینده این ملت کار نکنیم؟
س: آیا صحبتی برای آشوریها
بخصوص زنان آشوری دارید؟
ج: آنها پلی بین سمیرامیس
ملکه آشورو نسل های جدید هستند. اگرآنها روی این موضوع کار نکنند بعد از 100 سال هیچ
پل دیگری برای آنها نمی ماند و ما آینده را از دست می دهیم. اما اگرزنان آشوری به
فرزندانشان بیاموزند که چرا، کجا و چه چیزی بر سر ملت آنها می آید، و همچنین از
آنها بخواهند تا برای ملتشان وقت بگذارند امیدی باقی می ماند. من همیشه می گویم
اگر هر آشوری یک ساعت برای جواب دادن به سوالاتی که هر یکشنبه در
مقابل آشوریها قرار می گیرد اختصاص دهد،
ما می توانیم آینده آشوریها را در آشور تغییر دهیم. اما مادران امروز این سؤالات
را از فرزندانشان نمی پرسند. آنها به بچه ها یاد می دهند که سؤال کنند که چه موقع
ازدواج میکنند و چگونه لباس بپوشند و غیره. من همیشه وقتی که عکسهای عروسی آشوریها را می بینم خیلی
ناراحت می شوم. نگاه کتید مردم چطور جشن می گیرند در حالیکه وضعیت آشوریها در آشور
بسیار بد است. زنان باید این را تغییر دهند.
ج: من می خواهم از کسانی که طی
نخستین دیدارم از ایران در1997 وقت خود را صرف من کرده و در مورد آشورهای ایران
صحبت کرده اند تشکر کنم. می توانم بگویم که من نخستین زن آشوری از طور عبدین هستم
که تا کنون از شهر زیبای اورمیه بازدید کرده است. دردناک ترین لحظه برای من وقتی
بود که دهکده کهنه شهر، جایی که مار شمعون
بنیامین به قتل رسید را دیدم. آنجا هیچ نشان یادبودی برای او وجود نداشت. من واقعأ
امیدوارم که آشوریهای ایران یک روز این کار را انجام دهند.در ضمن لینک مربوط به فعالیت من عبارت است از:
ttp:/www.assyria.nl
Interview with Attiya Gamri, MP in Nederlande
Dear Attiya, thank you for accepting our invitation for this
interview. Would you please introduce yourself and tell us about your life, education,
career, and accomplishments and the country you were born.
My name is Attyia, I was born in Tur Abdin. When
I was only eight years old, my parents left Tur Abdin and came to Holland. My
grandfather was the ´Mukhtar´ ( head) of the village and had a hard time
dealing with the Turkish and Kurdish neighbors in his community.
I studied psychology and management in Holland.
In 2003 I became a member of Provincial parliament in the Netherlands. Presently,
I am a member of the Provincial parliament in north Holland and a member of the
social democratic party.
For many years, also I worked as a manager in a
therapy center for the youth. In 2009, I got married in Mor Matay, Iraq (Assyria)
to be a role model for the other Assyrians, that getting married in homeland (Assyria)
is very important. I am expecting a child and hopefully will be a mother in
2012.
2. It is interesting for us to know more about you work in the parliament.
Do the people and the member of the parliament in Nederland’s know about
Assyrians?
I always use the network to
provide information about the Assyrians
to the people. Of course some of the politicians have the knowledge about the Assyrians
and some of them traveled with me to Iraq (Assyria). I always try to go to Assyria
during the Kha B Nisan in spring and usually I will take a few Dutch people
with me for a visit. The purpose of this is to involve people from the Europe
by providing the means of introduction to our customs and the problems which
our nation has to face on a daily basis! I have been doing this for many years!
In the past, the Dutch parliament took many steps
to reach out to the Assyrian groups in Iraq. One of our problems is that we
have too many groups in Iraq and not one of them is politically mature and
does not act professionally. As a consequence the EU members and the Netherlands government, could not establish
any kind of dialogue with the Assyrian groups, as an alternative they choose to
work with the Kurdish and the Arab
groups.
Aside from politics, I have helped many
Assyrians who were in the prison for example Sharil Petros from Teheran. He was
imprisoned in Syria, I went there to visit him and worked for more than 5
months on his case and helped him to come to holland. When I got the phone
call from the Dutch NGO that all the documents that I sent to them were ok and
that they would go and bring Sharil to Holland, it was a great news for me. This
is only one example, but with lots of energy you can make a big difference for
many Assyrians in need of help. But the problem is that everyone is busy with
their own life and no one could understand why I was working so hard for
a poor prisoner in Syria from Tehran ? Explain this to an ordinary Assyrian
family, they won’t understand.
But in holland it is very normal that people
help others without being related, they just help because of their principles
and ideology. Well I am the same way also; I help without expecting something
in return.
3. Apart being active in your own
community, are you actively involved with the other organizations? If so,
please briefly describe the form of your activities and the history of the
organizations as well as the duration of your membership.
I have been active in many Assyrian organizations.
In regards with the situation in Iran, Syria, Turkey and Iraq, I have learnd
that working with Assyrian organizations is extremely difficult because they all are dominated by men and
since men want to be on power, therefor there wouldn’t be unity among us. The
moment that women will be able to share the leadership, there will be
unity among us.
Take a look at the Assyrians in Iraq, the Kurds
and Arabs are killing them and they are 20 groups actively involved in the country, So
who is the leader? When you send somebody to Iraq to speak with the Assyrians,
Is it Sargis Aga J, Yonathem Kanna, Nimrud Bayto or Mr. Khoushaba etc. I
get very disturbed from all of the uncertainties among the groups and will
never share their point of view and their mentality, but what I do is the lobbying
with the Ngo, media and politicians in holland and EU for the
establishment of an Assyrian province in Iraq (Assyria). I will continue
to do this for the rest of my life. Whoever which party could accomplish
this objective, I don t care. The Assyrians in Iraq, should have the same rights as the Kurds and Arabs.
We have now a lobby organization called
the Assyria council of EU.
We generated a report on human rights, where we
can prove that at least one Assyrian was killed every week in 2010 and every
week eight others were subject to murder. Until now we have not received any
similar reports issued by the Assyrian groups in Iraq!. I requested this type of information from everybody, every
year, but no one is responding. So, tell me what are they doing then ?? Yet
they are expecting help to build the future of this nation in Iraq (Assyria).
4. Are there other active Assyrian groups where you live? If so, what is the scope of their activities?
Assyrian council of EU gets donation
from the Assyrians and Dutch people, so we can send some professionals to Iraq
to make a report. These reports are very important since every thing should be
documented, in the accordance with the EU etc.
No. other organization is lobbing in EU countries for this purpose and this is very painful.
5. Do you cooperate
with the Assyrian groups from other countries?
I work with
the Assyrian women federation in Sweden. www.assyrianwomen.com
Of course
we try to work with all groups who focus their activities on Assyria - Iraq.
6. Can you provide
statistics as how many Assyrians live in Netherlands? There are approximately 20.000 Assyrians from Tur Abdin and Kamishli
(Syria) and 10,000 from Iraq (Assyria) and Iran.
7. How is the condition of their lives?
The Assyrians from Tur Abdin came to
holland some 35 years ago so their condition is good, but the others have many problems, they
struggle to make a living, without proper documents a couple have to work in
two jobs in order to support their family! Many have small shops and
restaurants etc. like everywhere else , where Assyrians live.
8. How do you describe the
new generation of Assyrians?
The new generation of Assyrians,
(originally from Urmie, Tehran, Ninveh nor Kamishli etc.) do not follow their traditions! They love
to travel, spend money and have a life style like the new generation of EU! What happens to the
Assyrians in Iraq (Assyria) is not important to them, of course this does not
apply to all of them, but 90 % of them do not even know what really happens in
Assyria.
This is very painful, the parents should take
their kids to Assyria, to make them feel the sun, eat the bread
from Nineveh, and drink the water from Al Qosh. Only in this way you can
make them believe that they should help to rebuild the Assyria! But what I understand
is, how these parents instead of going
to Assyria, every year they travel to Turkey, to a county that massacred more
than a half million Assyrians. So, this is very disturbing, a kind of betrayal and
not understandable!. If this generation of parents do not change their
way of looking at the issues that has considerable influence on our existence
as an Assyrian, I think in the future we will not have
much need the human rights activities nor the need for a free Assyrian province
in Assyria. You can not blame the new generation but the parents, of which most
do not care!
9. Do you think the
Assyrians who immigrate to western countries are loosing their interest towards
their own nationality?
I must say, yes. The interest is only in
dancing Shegane, eating Kuba, and building churches! Instead they should help
to build a school in Assyria, in Bartella or Nohadra. They are distracted by
other things rather than to focus on the challenging issues surrounding our
people in homeland and what we can do for this nation in Assyria. How can we rebuild
our country, if the Assyrians in EU do not want to invest in Assyria?
10. Even though you
have lived in Netherlands for many years
and you are aware of the women’s activities and their accomplishments in different
countries, how do you see the Assyrian women in today’s society?
We do have only one institution, the
“Federation of Assyrian Women” in Sweden, and they are very active. But the
similar organization are not!
11. How do you combine and
harmonize the work and your home responsibilities?
I work more than 12 hours a day and try to manage,
but only if your husband understand it you are able to do this. When I got
married in 2009 in Assyria, in Nineveh my husband said, now I understand why
you work so hard for this nation "... if I was married in EU and
never took him to see my homeland we would have problems. But he understands
that if someone like me is not working for a free Assyria the others wouldn’t!.
It is very hard but every time when I am in
Assyria in April and look at the city of Ninveh from the Monastery of Mor Matay,
I do understand why I am doing this. You can still feel The souls of the
Assyrian Kings and Queens ... so, how can I not work for the future of
this nation?
12. Do you have any words for the
Assyrians, especially Assyrian women?
They are the bridges between
the Assyrian Queen Shamiram and the new generation, if they do not work on
this, in hundred years from now, there will be no other bridge left to connect
to Assyria! We are loosing the future but if the women can educate their kids
about why, where and what happens to this nation, there is still a hope, and also
encourage them to spend time and to be thoughtful, I say it always, if every Assyrian on every
Sunday spends one hour, consider the issues in regards with our nation, we can
change the furute of the Assyrians in Assyria, but today, mothers do not ask this of their kids. They
teach them what to ask for when they marry and how to dress etc. I always
feel quite embarrassed when I see all these photos of the Assyrians
weddings.... the situation of the Assyrians in Assyria is so bad and look at
our people how they party. Women have to change this....
Thank you for
taking part in this interview. We are
proud of such an active and educated women like you and it was a pleasure to
have this conversation with you. Wish you all the best for your work.