Email: shamiram5@gmail.com

انجمeEmail: shamiram5@gmail.com
ن زنان آشوری -Emai تهران - ایران

Wednesday, June 10, 2015



شامیرام داودپوریان
خ
خابور: رودی در سوریه است. در اکدی به صورت Huburu  آمده ‌است. همین کلمه در یونانی به صورت خابوراس و در آشوری به صورت ܚܵܒܘܼܪ آمده است.
خَروب: این لغت که به معنای درختی از تیره پروانه داران می‌باشد، در زبان اکدی به صورت Kharubu بوده که در زبان یونانی به صورت charrouba یا Kgarroubu و درزبان لاتینی به صورت Carrubium به وام گرفته شده ‌است. در آشوری به صورت ܚܲܪܢܘܼܒܵܐ تلفظ می‌شود.
خَربَق: نوعی گیاه است که در متون اکدی به صورت قرباخو آمده و همین لغت در یونانی به صورت Helleborus یا  Helleboros به وام گرفته شده ‌است. کلمات  Helleboros و Elleborus در زبان لاتینی هم منشأ اکدی دارند.     
خُرص: به معنای حلقه‌ای از زر و سیم است که در متون اکدی به صورت Khurasu ثبت شده‌ و همین لغت در یونانی به صورت Chrusos یا Khricos یا Khrossus یا Chrysos اقتباس شده‌ که به معنی طلا می‌باشد. این واژه در لاتین هم به صورت Chrysallis وارد شده‌ اما بعدها معنی آن تغییر یافته و به فلز تزیینی لگام اسب اطلاق شده ‌است. در آشوری به صورت ܚܘܼܪܨܵܐ به معنی روی (زینک) آمده است.

د
دارقن: این لغت (دارِقنُ) به معنای هلو می‌باشد که در زبان اکدی به صورت Duraqu ثبت شده است. این لغت در یونانی به صورت Dhorakinon یا Dorakinon و در زبان لاتینی به شکل  Duracinum از اکدی به وام گرفته شده است. در زبان آشوری به صورت ܕܘܼܪܩܝܼܢܵܐ مورد استفاده قرار می‌گیرد.                       
دُکَن: این واژه همان دکان است که در زبان اکدی به صورت Tukkanu بوده و در زبان یونانی به صورت Dikheinon به وام گرفته شده است. در آشوری به صورت ܕܘܼܟܵܢܵܐ تلفظ می‌شود.
ز
زَعفَر: واژه زعفران از Azupiranu (به زبان اکدی) ریشه دارد که همین لغت در یونانی به صورت Safranum به وام گرفته شده است. درآشوری به صورت ܙܲܥܦܪܵܢܵܐ تلفظ می‌شود.
زمرد: این لغت که به معنای سنگی به رنگ سبز براق و قیمتی است، در زبان اکدی به صورت Musirgrri آمده و در یونانی به صورت Smaragdos و Smurites یا (سمَرکدُسُ) به وام گرفته شده است. در زبان آشوری نیز به صورت ܙܡܲܪܓܕܵܐ مورد استفاده قرار می‌گیرد.    
ازمیل یا زمل: به معنای قلم سنگ‌تراش است که در اکدی به صورت Azamillu آمده و در یونانی به صورت Zimil از اکدی اقتباس شده است که به معنای کارد کفاشی یا قلم حجاری می‌باشد. این لغت از واژه‌های کهن کتیبه‌های باستانی بین‌النهرین بوده که به کیسه‌ای بزرگ به صورت توری برای حمل اشیاء اطلاق می‌شده است. در آشوری به صورت ܙܡܸܠܝܵܐ به معنی چاقوی کوچک آمده است.
زُوفا یا زوف: گیاهی بیابانی و طبی از تیره نعنایان است که برگی معطر و خوشبو و طعمی تند و تیز دارد. نام این گیاه در متون اکدی به صورت Zupu ثبت شده، در زبان یونانی به صورت Ussops یا Hussopos و در زبان لاتینی به صورت Hypssopus اقتباس شده است.  این لغت در آشوری به صورت  ܙܵܘܦܵܐ آمده است.   
س
سبت:  به معنای روز شنبه، در زبان اکدی به شکل Sabattu ثبت شده است. در زبان یونانی به شکل Sabbaton از اکدی به وام گرفته شده است. همین لغت در زبان لاتین به صورت Sabbatum آمده و در آشوری ܫܲܒܬܵܐ آمده است.
سبع: لغت سبعه (عدد هفت) در زبان اکدی به شکل "سبتی" آمده و در زبان یونانی به شکل Hepta و در زبان لاتینی به شکل Septum از اکدی اقتباس شده است. در زبان آشوری به صورت ܫܲܒܼܥܵܐ آمده است.
سفن: واژه اِسفین (وسیله‌ای فلزی که برای شکافتن چوب به کار می‌رود)، در متون اکدی به صورت Suppinu ثبت شده و همین واژه در زبان یونانی به شکل Sfin از اکدی به وام گرفته شده است. در آشوری به صورت ܣܦܸܢܵܐ به معنی مته‌ی برقی یا چوبی است.
سلق: این واژه (با معانی گوناگون) در متون اکدی به شکل "سلقو" ثبت شده است و در زبان یونانی به صورت Sikelos از اکدی به وام گرفته شده است.
سمر: سامراء، یکی از شهرهای تاریخی عراق است که در متون اکدی به صورت Summurim ثبت شده و واژه "سومیره" در زبان یونانی از همین واژه اکدی اقتباس شده است.
سامور: واژه سامور (الماس خام) در کتیبه‌های عراق باستان به صورت Asmur ثبت شده و همین واژه در زبان یونانی به شکل Smyris و در زبان لاتین به شکل Smiriglum از اکدی به وام گرفته شده است. این لغت در آشوری به صورت ܫܲܡܘܼܪܵܐ آمده است.
سمسق: واژه سَمسَق که نام نوعی گیاه است در متون اکدی به شکل Samxuchion آمده و همین واژه در زبان یونانی به شکل Sampsikhon از اکدی به وام گرفته شده است.
سمسم: واژه سِمسِم (مورچه کوچک سرخ رنگ) در متون زبان اکدی به شکل Shamshammu ثبت شده و در زبان یونانی به صورت Sesamon یا Sicamon و در زبان لاتینی به شکل Sesamum از اکدی به وام گرفته شده است. این لغت به آشوری  ܫܘܼܫܡܵܢܵܐ می‌باشد.
ش
شرب: واژه شَربین (درخت ارز که بیشتر در لبنان می‌روید) در متون اکدی به شکل Sarmenu ثبت شده است و همین واژه در زبان یونانی به شکل Terminthos و در زبان لاتینی به شکل Terabinthus از اکدی به وام گرفته شده است. همین لغت در آشوری به صورت ܫܲܪܘܲܝܢܵܐ یا ܫܲܪܒܼܲܝܢܵܐ آمده است.
شعر: واژه شعراء (ستاره‌ای مشهور) در متون اکدی به صورت Shahiru ثبت شده است و همین واژه در زبان یونانی به شکل Seirios اقتباس شده است.
ص
صرد: واژه صرد در متون اکدی به شکل Sirdu ثبت شده است و به نوعی خاص از زیورآلات شیشه‌ای اطلاق می‌شود. این واژه در زبان یونانی به صورت Sardio و در زبان لاتینی به شکل Sarda از اکدی به وام گرفته شده است.
صفر: واژه صفیر (به معنای یاقوت کبود) در متون اکدی به شکل Sipru ثبت شده است و همین واژه در زبان یونانی به شکل Sapfiros یا Sappherios از اکدی به وام گرفته شده است. این واژه در زبان لاتینی به صورت Sapphirus آمده است.

No comments:

Post a Comment