شامیرام داودپوریان
اوسروئن (Osroene) یا اوسروهن (Osrohene به یونانی باستانی)
که به زبان
آشوری به نام ܡܲܠܟܘܼܬܵܐ
ܕܒܸܝܬ ܥܸܣܪܵܐ ܥܲܝܢܸ̈ܐ (پادشاهی کشور ده چشمه) و گاهی
به نام پایتخت آن اِدِسا ( شانلی اورفا در ترکیه امروزی ) نامیده شده، یک پادشاهی
تاریخی واقع در بین النهرین علیا بود که بین سالهای 132 قبل از میلاد تا 244 بعد از میلاد از خودمختاری نسبی و سپس استقلال کامل برخوردار شد
و زبان رسمی آن سریانی بود.
اوسروئن یا ادسا (Edessa) استقلال خود را در سال 136 قبل از میلاد پس از سقوط امپراطوری سلوکی و انتقال قدرت به یک
سلسله از نبتیهای عشیرهای که اورهوی (Orrhoei) نامیده میشدند کسب کرد. این نام از اسم اوسروئس
اورهایی (Osroes of Orhai) که یک شیخ نبتی بود و در سال 120 قبل از میلاد این ناحیه را از سلوکیها در سوریه گرفت کسب شدهاست.
اغلب شاهان اوسروئن به نام اَبگر(Abgar) یا مانو (Manu) نامیده شدهاند و آنها شاهانی سریانی بودند که در مراکز
شهری استقرار داشتند.
در زمان حاکمیت
سلسلههای نبتی، اوسروئن به طور فزایندهای تحت تأثیر فرهنگ آرامی قرار گرفت و
تبدیل به مرکز فعالیتهای ملی علیه هلنیزم (یونان دوستی) شد. در حدود قرن پنجم
میلادی، اِدِسا مقر ادبیات و آموزش سریانی شد. در سال 608 میلادی، اوسروئن توسط خسرو دوم ساسانی تسخیر شد و در 638 میلادی به دست مسلمانان افتاد.
محدوده پادشاهی
اوسروئن یعنی مسیر بالایی فرات تبدیل به یک میدان جنگ سنتی برای قدرتهایی شد که
بر آسیای صغیر، پارس، سوریه و ارمنستان فرمان می راندند. در اثر انحلال امپراطوری
سلوکی، اوسروئن بین روم و پارتیا تقسیم شد.
در این زمان اوسروئن در محدوده حکومت
پارتیان قرار داشت. به هر حال بعدها رومی ها کوششهای بسیاری برای به دست
آوردن مجدد این منطقه به کار بردند.
اوسروئن یکی از
پادشاهیهای متعددی بود که به دنبال انحلال امپراطوری سلوکی به وجود آمد و منطقهای
را در بر میگرفت که اکنون مرز میان سوریه و ترکیه میباشد. این پادشاهی توسط
قبایل نبتی یا اعرابِ شمالِ عربستان
تأسیس شده بود و به مدت چهار قرن (
132 ـ 214 قبل از میلاد) دوام یافت و در این مدت 28 فرمانروا که گاهی بر روی سکههایشان خود را پادشاه نیز مینامیدند
بر آن حکومت کردند. در این منطقه بود که "افسانه اَبگر" ریشه گرفت.
اوسروئن که در
سال 214 به عنوان یک ایالت
ساده ضمیمه امپراطوری روم شده
بود، بعد از یک دوره که تحت سلطه حکومت پارتیان قرار داشت، در 114 میلادی به عنوان یک ایالت واسال نیمه خودمختار جذب روم شد.
اوسروئن نخستین ایالتی بود که دارای شاهی مسیحی بود و این هنگامی است که تصور میشود
اَبگر نهم تحت ارشاد باردیسان (ܒܲܪ
ܕܸܝܣܵܢ)
مسیحیت را پذیرفت. استقلال اوسروئن در 244 میلادی یعنی هنگامی که ضمیمه امپراطوری روم شد به پایان
رسید.
طی دوران پُمپِی
(Pompey) سردار
رومی، اَبگرِ اوسروئنی یک معاهده صلح با رومیها امضا کرده بود و در ابتدا متحد
ژنرال رومی به نام کراسوس در جنگ علیه پارتیان (53 قبل از میلاد) بود. وی بعدأ مخفیانه جانب خود را تغییر داد
و در جنگ کراسوس با شاه پارتیان (اُرُد
دوم) از طریق ارسال اطلاعات نادرست به کراسوس، ارد دوم را یاری کرد. این
امر یکی از عوامل اصلی شکست کراسوس شد. اَبگر بر نقشههای کراسوس تأثیر گذاشت و او را قانع کرد که از فکر
پیشروی به سوی شهر یونانی سلوکیه در نزدیکی فرات که ساکنانش طرفدار روم بودند
دست بردارد. در مقابل، اَبگر کراسوس را مجبور کرد که به سورنا حمله کند و به هر
حال در نیمه جنگ، او خود به جانب دیگر ملحق شد. در یک منبع تاریخی دیگر اَبگر به
عنوان یک شیخ عرب معرفی شده است. در این
حمله یک نیروی ارمنی شامل 16000 سواره و 30000 پیاده کراسوس را همراهی میکرد. همچنین اُرُد (Orodes) ترتیبی داد تا نیروی ارمنی را از طریق صلح با آرتاواز (Artavazd) از میدان خارج کند.
در دوره
تراژان (Trajan)یعنی در حدود 116 بعد از میلاد، ژنرال رومی لوسیوس کوئه توس (Lucius Quietus) ادسا را غارت کرد و به استقلال اوسروئن پایان بخشید. بعد
از جنگِ رومی ها تحت فرماندهی مارکوس اورلیانوس با پارتیان، قلعههایی ساخته شد و
یک پادگان رومی در نصیبین مستقر شد. اوسروئن کوشید تا از یوغ رومیها درآید اما در 216 ابگر نهم اسیر و به روم
تبعید شد و آن منطقه تبدیل به یک ایالت رومی شد.
در دوره بین جنگ
تراژان تا 216، مسیحیت در ادسا گسترش پیدا
کرد. ابگر نهم (186 ـ 179) اولین شاه مسیحی ادسا بود. اعتقاد بر این است که انجیل توماس
(توما) در حوالی 140 بعد از میلاد از ادسا به بیرون راه یافت. نخستین شخصیتهای مهم
مسیحیت مانند تاتیان آشوری که از ادیابن به ادسا آمد، در این منطقه زندگی کرده و از آن جا شناخته
شدند. تاتیان سفری به روم کرد و به ادسا بازگشت (173 ـ 172). وی افکار بحث برانگیزی داشت، از کلیسا جدا شد، ازدواج را به
عنوان یک امر ناپاک تقبیح کرد و بر این اعتقاد که گوشت (جسم) مسیح امری خیالی است،
پابرجا ماند. او دیاتسرون یا "هارمونی انجیلها" (ܐܸܘܵܢܓܵܠܝܘܿܢ
ܕܡܸܠܬܵܐ)
را به سریانی تألیف کرد که حاوی افکاری نشأت گرفته از رسوم مسیحی ـ یهودی و ثنویت بود. این نسخه،
انجیل ویژه مسیحیان سریانی زبان شد تا اینکه در قرن پنجم میلادی رابولا(Rabbula) که اسقف ادسا بود،
آن را مردود اعلام کرد و فرم اصلاح شدهای
از انجیلهای رسمیِ سریانیِ قدیمی (ܐܸܘܵܢܓܵܠܝܘܿܢ
ܕܡܦܲܪܫܵܐ) را جایگزین آن نمود.
بعد از این، بار
دیگر ادسا توسط دسیوس (Decius) به کنترل رومیها درآمد و مرکزی برای فعالیتهای رومیها
بر علیه ساسانیهای پارسی شد. در نوشتههای پایکولی (Paikuli) که پیروزی نارسه
را در جنگ داخلیِ ساسانی در سال 203 ثبت کرده است از عمرو (Amru) که احتمالأ از نوادگان اَبگر بوده به عنوان شاه یاد شده
است. مورخان این عمرو را به عنوان عمرو ابن عدی مشخص کردهاند که چهارمین شاه از
سلسله لَخمید بود که اعضای آن در آن زمان در حران زندگی میکردند و هنوز به حیره
در بابل کوچ نکرده بودند. چند قرن بعد سکوندینوس و داگالایپلوس در جنگ ژولیان بر
علیه شاپور دوم شاه ساسانی او را همراهی کردند.
پلینی (Pliny)تاریخ نویس مشهور، در نوشتههای خود از بومیهای اوسروئن و
کوماژن به عنوان عربها و از آن منطقه به عنوان عربیا نام می برد. بر اساس نوشتههای
پلینی، یک قبیله عرب به نام اورهای ادسا را اشغال کرد (130 قبل از میلاد). این قبیله ایالت کوچکی بنا کرد که توسط امیرانی
که عنوان شاه راداشتند اداره میشد و آن منطقه به نام آنها
اورهای نامیده شد. این نام در نهایت به اوسروئن تبدیل شد که مشابه نام
پارتی Osrees یا chosroes (خسرو) می باشد.
نخستین حاکم
اوسروئن اَریو (Ario) نام
داشت که در 132 تا 127 قبل از مسیح حکومت میکرد و آخرین آنها اَبگر یازدهم، فرهاد
بارمانوی نهم بود که در 244 تا 242 بعد از میلاد حکومت کرد. سایر شاهان اوسروئن دارای نامهایی مانند
بَکرو، مانو، عَبدو، اِراداشت، پَقور، ساناتروک، یالور، وائِل و پارتا ماسپاتس
بودند.
No comments:
Post a Comment