شامیرام داودپوریان
ܪ
ܪܵܐܙܵܐ: ܐ݇ܪܵܙܵܐ: به معنی پوشیده و پنهان است. در فارسی هم کلمه راز به همین معناست.
ܪܲܒܵܐ: رابا به معنی
بزرگ. درفارسی به صورت
رَب در لغاتی مانند رب النوع به کار می
رود.
ܪܲܗܒܼܘܿܢܵܐ: رَهوونا به معنی گروگان. در فارسی به صورت رهن به کار میرود.
ܪܘܼܒܵܐ: روبا به معنی عصاره
پخته شده است. در فارسی
همان رب است
ܪܘܼܚܵܐ: روخا به معنی جان وروان و ܪܘܼܚܵܢܵܝܵܐ: روخانایا،
به معنی شخصی است که
با امور مذهبی سرو کار دارد. در
فارسی به صورت روح و روحانی به کار می رود.
ܪܘܼܙܝܼܩܵܐ: ܪܸܙܩܵܐ: روزیقا
و رزقا به معنی رزق و روزی است که در فارسی هم به همین صورت استفاده می شود.
ܪܘܼܣܬܵܩܵܐ: روستاقا به معنی
منطقه، اقلیم و اطراف شهر است که در فارسی به صورت روستا تلفظ می شود.
ܪܲܚܫܵܐ(ܪܲܟܼܫܵܐ): رخشا به معنی اسب است و نام اسب رستم که رخش بوده از این
کلمه منشا گرفته است. ܒܸܝܬ ܪܲܚܫܵܐ: بیت رخشا به معنی خانه اسب یا همان اصطبل است.
ܪܸܛܠܵܐ: رطلا نام یک مقیاس
معروف وزن بوده است که در فارسی به صورت رَطل به کار می رفته است .
ܪܝܼܒܼܵܣܵܐ: ریواسا نام نوعی گیاه
کوهی است. در فارسی هم به صورت ریواس مورد استفاده قرار می
گیرد.
ܪܲܟܵܒܼܵܐ: رَکَوا یا رَکبا به
معنی سوار کار است که به صورت
راکب در فارسی مورد استفاده قرار می گیرد.
ܪܸܟܒܵܐ: رِکبا به معنی جای پای سوارکار، در فارسی به صورت رکاب به کار می رود.
ܪܲܡܙܵܐ:رَمزا به معنی علامت و نشانه بوده که در فارسی به صورت رمز است.
ܪܲܡܠܐܵ: رَملا به معنی شن است و رمل و ܪܲܡܵܠܵܐ: رَمالا به معنی کسی است
که با شن و ماسه فال می گیرد و لغت رَمال از این ریشه است.
ܪܵܣܵܐ: راسا همان راسن، نوعی
گیاه کوهستانی شبیه زنجبیل است.
ܪܲܣܘܵܐ: ܪܸܣܘܵܐ: رَسوا یا رِسوا همان لغت رُسوا در فارسی است به معنی بی آبرو.
ܪܵܣܸܟܼ: ܪܵܣܘܿܟܼܵܐ: راسِخ و راسوخا به معنی محکم کند و محکم کننده است . لغت
راسخ در زبان فارسی از این ریشه می باشد.
ܪܵܥܝܵܐ: راعیا به معنی کسی که
گاو و گوسفندان را به چرا ببرد. لغت راعی به معنی چوپان از این ریشه است.
ܪܲܥܕܵܐ: رَعدا به
معنی صدای بلند با آسمان غرنبه است، در فارسی به صورت
رعد به کار می رود.
ܪܵܩܸܡ: ܪܲܩܡܵܐ: رَقِم به معنی بشمارد است و رَقما به معنی عدد و شماره که در فارسی به صورت رَقَم به کار می رود.
ܪܲܩܝܼܩܵܐ: رقیقا به معنی آبکی و لغت رقیق در فارسی از این ریشه است. ریشه این لغت ܪܲܩܸܩ رَقِق می باشد به معنی آبدارو رقیق کند.
ܪܲܦܵܐ: رپا یا رفا به معنی طاقچه است و در فارسی به صورت رَف به کار می رود.
ܪܲܫܡܵܐ: رَشما به
معنی تصویر است که در فارسی به صورت رسم (نقاشی) به کار می رود.
ادامه مطلب در شماره آینده
منابع:
1 ـ پژوهش واژه های سریانی در زبان فارسی، نوشته جلیل اخوان
زنجانی
2 ـ فرهنگ واژگان اکدی،
نوشته محمد داود سلموم، ترجمه نادر کریمیان سردشتی
3 ـ برعم اللغه نوشته عودیشو ملکو اشیتا (ܗܸܠܩܵܐ ܕܠܸܫܵܢܵܐ؛
ܒܝܲܕ: ܥܲܒܼܕܝܼܫܘܿܥ ܡܲܠܟܘܿ ܐܲܫܝܼܬܼ̈ܐ)
4 ـ ܠܗܟܣܝܩܘܢ ܣܘܼܪܝܝܐ ܕܒܪ ܒܗܠܘܠ؛ ܐܬܬܪܨ ܥܠ ܨܚܚ̈ܐ ܡܕܡ ܥܬܝܩ̈ܐ ܒܝܕ ܪܘܼܒܸܢܣ ܕܘܼܘܲܠ
Assyrian Dictionary; Simo Parpola - 5
No comments:
Post a Comment