آشور و بابل از 100 تا 750 قبل از میلاد
تاریخ آشور
بخش سوم
ترجمه: شامیرام داودپوریان
بخش سوم
ترجمه: شامیرام داودپوریان
آشور و بابل تا آشور ناصرپال دوم
مهمترین فاکتور در تاریخ بینالنهرین در قرن دهم، ادامه تهدید ازجانب نیمه بیابانگردهای ارمنی بود. شاهان آشور و بابل باز هم مجبورشدند این تهاجم ها را عقب بنشانند. هرچند ارمنیها قادر به بدست آوردن یک جای پا در شهرهای اصلی نبودند اما شواهدی از آنها در تعدادی از مناطق روستایی موجود است آشور دن دوم - 934 912- در سرکوب ارمنیها و مردم کوهنشین موفق شد و به این طریق مرزهای آشور را تثبیت کرد. او استفاده از لهجه آشوری را در مدارک مکتوب خود بار دیگر باب کرد . ادد نیراری دوم 891 - 911 گزارشات دقیقی از جنگهای خود وهمچنین تلاشهایش برای توسعه کشاورزی را به جا گذاشت. او شش کارزار را از شمال عربستان بر علیه مزاحم های ارمنی پیش برد. در
دو کارزار بر علیه بابل، او ش م ش مودامیق Shamash Mudammiq, 930- 904) را مجبور به تسلیم قلمرو خود کرد. شمش مودامیق کشته شده بود و یک پیمان جدید با جانشین او یعنی نبو شوم اوکی 904 – 888) بسته شد که بوجود آورنده
صلحی پایدار برای چند سال بود
دو کارزار بر علیه بابل، او ش م ش مودامیق Shamash Mudammiq, 930- 904) را مجبور به تسلیم قلمرو خود کرد. شمش مودامیق کشته شده بود و یک پیمان جدید با جانشین او یعنی نبو شوم اوکی 904 – 888) بسته شد که بوجود آورنده
صلحی پایدار برای چند سال بود
توکولتی نینورتای دوم ) 884 – 890 ( که فرزند ادد نیراری دوم بود نینوا را بر آشور ترجیح داد. او جنگهایی را درارمنستان جنوبی راه انداخت. تصویر وی بر لوحی به رنگ آبی و زرد که به روش متأخرهیتی میناکاری شده او را زیر یک خورشید بالدار نشان میدهد. پسر اوآشور ناصرپال دوم ) 859 883 ( سیاست فتح و گسترش را ادامه داد. او شرح دقیقی از جنگهای خود بر جا گذاشت که نمایانگر بیرحمی چشمگیری بودند. تعداد بسیاری از دشمنان شکست خورده به چهارمیخ کشیده، پوست کنده یا بدون سربودند. به هر حال، امپراطور ی در حال رشد بیشتر به تبعید در ابعاد عظیم علاقه داشت تا به ترور. نتیجه این سیاست یک جمعیت مختلط بود که در آن عنصر ارمنی اکثریت را تشکیل میداد. این امر نیروی کار برای کارهای عمومی گوناگون درمراکز کلانشهری امپراطوری آشور را فراهم کرد. آشور ناصرپال دوم کالاخ را که توسط شلماناصر اول بنا شده بود بازسازی و تبدیل به پایتخت آشور کرد و آشور مرکز پرستش خدای آشور شد که تمام جنگهای موفق به نام او انجام میگرفت. نینوا هم پایتخت سوم بود . آشور ناصرپال اولین فردی بود که علاوه بر نیروهای پیاده نظام و
ارابه های جنگی از واحدهای سواره نظام در حد بسیار وسیع استفاده کرد او همچنین نخستین کسی بود که دژکوب های کوبنده، متحرک و سنگین و همچنین دیوارشکنها را در محاصرهی خود به کار برد. به دنبال نیروهای جنگنده، افسران از تمام شاخه های خدمات کشوری میآمدند زیرا شاه نمیخواست هیچ فرصتی را در انضمام سرزمینهای جدید به امپراطوری خود از دست بدهد. یورشهای آشور ناصرپال دوم او را به ارمنستان جنوبی و بینالنهرین هدایت کرد. او بعد از یک رشته جنگهای سنگین بینالنهرین را تا رود فرات ضمیمه کرد. یک یورش او به سوریه با مقاومت کمی روبرو شد. هیچ جنگ بزرگی علیه بابل صورت نگرفت . احتمالأ آشور ناصرپال همانند سایر شاهان آشور تحت تأثیر مذهب قرار گرفته بود تا بابل که همان خدایان آشور در آن مورد پرستش بودند را نابود نکند. هر دو امپراطوری میبایست از تجارت متقابل و مبادلهی فرهنگی سود برده باشند. بابلیها که تحت حکومت نبو ا پلا ایدین پرانرژی در بینالنهرین جنوبی به ارمنیها یورش بردند درهی رود فرات را تا دهانه رود خابور اشغال کردند. آشور ناصرپال که در جنگهای خود بسیار بیرحم بود به حدی قدرت الهام بخشیدن به معماران، مهندسان ساختمان، هنرمندان و
مجسمه سازان را داشت که قبل از آن هرگز مشاهده نشده بود. او معابد و کاخهای متعددی در شهرهای مختلف ساخت. تأثیرگذارترین بنای یادبود او کاخ خودش در کالاخ بود که مساحتی معادل 25000 مترمربع را در بر میگرفت. صدها تخته سنگ بزرگ در نقاشیهای دیوار ی مقردولت و اقامتگاهها به کار برده شده بود. بیشترین صحنه ها به صورت نقش برجسته انجام گرفته بود اما دیوارهای نقاشی شده هم یافت شده بود. اغلب آنها حاوی موضوعات حماسی و مراسم باروری نمادین باحضور شاه بودند. تصاویر جنگی، بی رحمانه و با هدف ارعاب دشمنان بود. خدای اصلی کالاخ نینورتا بود که خدای جنگ و شکار محسوب میشد. برج معبدی که به نینورتا اختصاص داده شده بود هم به عنوان یک رصدخانه مورد استفاده قرار میگرفت. خیلی زود کالاخ مرکزفرهنگی امپراطوری شد. آشور ناصرپال ادعا کرد که 69574 میهمان در مراسم افتتاحیه کاخ خود داشته است
ارابه های جنگی از واحدهای سواره نظام در حد بسیار وسیع استفاده کرد او همچنین نخستین کسی بود که دژکوب های کوبنده، متحرک و سنگین و همچنین دیوارشکنها را در محاصرهی خود به کار برد. به دنبال نیروهای جنگنده، افسران از تمام شاخه های خدمات کشوری میآمدند زیرا شاه نمیخواست هیچ فرصتی را در انضمام سرزمینهای جدید به امپراطوری خود از دست بدهد. یورشهای آشور ناصرپال دوم او را به ارمنستان جنوبی و بینالنهرین هدایت کرد. او بعد از یک رشته جنگهای سنگین بینالنهرین را تا رود فرات ضمیمه کرد. یک یورش او به سوریه با مقاومت کمی روبرو شد. هیچ جنگ بزرگی علیه بابل صورت نگرفت . احتمالأ آشور ناصرپال همانند سایر شاهان آشور تحت تأثیر مذهب قرار گرفته بود تا بابل که همان خدایان آشور در آن مورد پرستش بودند را نابود نکند. هر دو امپراطوری میبایست از تجارت متقابل و مبادلهی فرهنگی سود برده باشند. بابلیها که تحت حکومت نبو ا پلا ایدین پرانرژی در بینالنهرین جنوبی به ارمنیها یورش بردند درهی رود فرات را تا دهانه رود خابور اشغال کردند. آشور ناصرپال که در جنگهای خود بسیار بیرحم بود به حدی قدرت الهام بخشیدن به معماران، مهندسان ساختمان، هنرمندان و
مجسمه سازان را داشت که قبل از آن هرگز مشاهده نشده بود. او معابد و کاخهای متعددی در شهرهای مختلف ساخت. تأثیرگذارترین بنای یادبود او کاخ خودش در کالاخ بود که مساحتی معادل 25000 مترمربع را در بر میگرفت. صدها تخته سنگ بزرگ در نقاشیهای دیوار ی مقردولت و اقامتگاهها به کار برده شده بود. بیشترین صحنه ها به صورت نقش برجسته انجام گرفته بود اما دیوارهای نقاشی شده هم یافت شده بود. اغلب آنها حاوی موضوعات حماسی و مراسم باروری نمادین باحضور شاه بودند. تصاویر جنگی، بی رحمانه و با هدف ارعاب دشمنان بود. خدای اصلی کالاخ نینورتا بود که خدای جنگ و شکار محسوب میشد. برج معبدی که به نینورتا اختصاص داده شده بود هم به عنوان یک رصدخانه مورد استفاده قرار میگرفت. خیلی زود کالاخ مرکزفرهنگی امپراطوری شد. آشور ناصرپال ادعا کرد که 69574 میهمان در مراسم افتتاحیه کاخ خود داشته است
No comments:
Post a Comment