شامیرام داودپوریان
تا حدود 1400 قبل از میلاد، آشور هنوز به صورت یک حکومت مستقل درنیامده بود. به هر حال برخلاف بینالنهرین جنوبی (ماری) نوشتن منابع مکتوب در آشور خیلی دیرتر یعنی کمی قبل از حکومت اور سوم آغاز شد.
کلمهی آشور بر ناحیهی اطراف دجله واقع در شمال گذرگاه رود از میان کوهستانهای جبل حمران تا نقطهای شمالی از نینوا، و همینطور ناحیهی بین زاب بزرگ و کوچک ( یک شاخهی دجله در شمال شرقی عراق) و شمال زاب بزرگ دلالت دارد. بعدها کوههای اورارتو مرز شمالی آشور را تشکیل دادند. در شرق و جنوب شرقی با ناحیهی اطراف نوزی (Nuzi) باستانی (نزدیک کرکوک کنونی، آراپخیتیس Arapchitis یونانی وآراپخای پیشین) هم مرز بود. در اوایل دوهزارهی دوم شهرهای اصلی این ناحیه عبارت بودند از آشور(واقع در 160 مایلی شمال ـ شمال غربی بغداد کنونی) پایتخت آن، که نینوا نام داشت و هم اسم خدای شهر و خدای ملی کشور بود که در مقابل موصل (Mosul) کنونی و اوربیلوم (Urbilum) یا آربلای بعدی و اربیل کنونی (Erbil در 200 مایلی شمال بغداد قرار داشت.
در آشور از همان ابتدا سنگنوشتهها به اکدی نوشته میشد. آشور تحت حکومت اور سوم یک پایتخت ایالتی بود. مشخص نشده است که قبایل سامی چه زمانی در آنجا سکونت کردند. اسامی ساکنان بینالنهرین جنوبی که در زبان سومری شوبیرو (Shubiru) و در اکدی سوبارتو (Subartu) نامیده شده بر جمعیت سوبارتوییهای دلالت دارد که با هورانیها مرتبط بودند. گاسور (Gasur، نوزی بعدی) به ناحیهی زبان اکدی تعلق داشت (در حدود 2200 قبل از میلاد) اما هوریانیها تا ربع اول دو هزارهی دوم ظاهر نشده بودند. لهجهی آشوری اکدی در شروع هزارهی دوم تا حد زیادی با لهجهی بابلی تفاوت داشت. این دو نوع زبان اکدی تا هزارهی اول ادامه داشت.
برخلاف شاهان بینالنهرین جنوبی، حکمرانان آشور خود را نه به عنوان شاه بلکه گاهی ای سی آکوم (Issiakum) معادل اکدی کلمهی سرور یا (Ensi) و گاهی (Raba’um) یا کبیر مینامیدند. بدبختانه تا قبل از شمشی ادد اول (1781 ـ 1813 ق.م.) زمان حکومت حاکمان بینالنهرین جنوبی را نمیتوان تعیین کرد. به عنوان مثال هنوز مشخص نشده است که لشکرکشی ایلوشوما (Ilushauma) به طرف جنوب شرقی ذکر شده در یک سنگنبشته ، در چه زمانی به وقوع پیوسته است. در این سنگنبشه ایلوشوما فخرفروشی میکند که از پرداخت مالیات به اکدیها و فرزندانشان آزاد شده است. درزمانی که او از شهرهای نیپور و اور نام می برد، سایر نقاط ذکرشده در ناحیهی جنوب دجله واقع شده بود. خود واقعه ممکن است در دوران حکومت ایشمه ـ داگان از ایسین اتفاق افتاده باشد (1935 ـ 1953 ق.م.) هر چند نمیتوان متوجه شد که گفتههای ایشمه ـ داگان تا چه حد صحیح میباشد.
در سنگنبشتههای بابلی هیچ منبعی به مداخلهی آشور اشاره نکرده است. کل مسئلهِی تاریخگذاری با این حقیقت که آشوریها برخلاف بابلیها از فرمولهای زمانی که اغلب شامل جزئیات تاریخی جالبی است استفاده نمیکردند در عوض، هر سال با اسم یک مقام عالیرتبه نامیده می شد، بزرگنمایی شده است. نمونهی این سنت را میتوان در این امر مشاهده کرد که دو حکمران از قرن 19 ق.م. بر اساس الگوهای مشهور در سلسلهی اکدی خود را سارگون و نارامسین نامیدند.
به دور از گزارشهای مربوط به ساخت و ساز برنامهریزیشده، در حال حاضر اطلاعاتی در مورد شهر آشور و اطراف آن وجود ندارد. به هر حال به طور غیرمنتظره مدارکی از کلنیهای تجاری آشور در آناتولی بدست آمدهاست. این متون اساسأ از کانش (Kanes) یا کولتپهی کنونی نزدیک کایسری (Kayseri) در ترکیه و از هاتوسا (Hattusa) یا بغاز کوی در ترکیه که پایتخت هیتیها بود بدست میآید.
در قرن نوزدهم ق.م. سه نسل از تجارآشوری در یک تجارت پررونق کالا بخصوص در زمینهی پارچه، لباس و فلزات بین سرزمین اصلی و آناتولی و همچنین در تجارت داخلی آناتولی دست داشتند. آنهاهمانند معاصران خود در بینالنهرین جنوبی تجارت خصوصی داشتند و در صلح زندگی میکردند و هراز چند گاهی با آناتولیائیها ازدواج میکردند و تا زمانی که مالیات خود را به حکمران محلی پرداخت میکردند از کمکهای آنها برخوردار بودند.
این تأثیر بازرگانان و تجار آشوری به وضوح منجر به نوعی پیوند فرهنگی بینالنهرین به آناتولی شد، در نتیجه آناتولیائیها خط میخی را اقتباس کردند و زبان آشوری را مورد استفاده قرار دادند. هرچند که این امر روی نخستین هیتیهایی که به آناتولی رسیدند تأثیر گذاشت اما هنوز نمیتوان یک خط مستقیم از دورهی این کلنیهای تجاری به امپراطوری هیتی را ردیابی کرد.
از حدود 1813 تا 1781 ق.م. شمشی ادد اول که معاصر حمورابی بود بر آشور حکمرانی میکرد. پدر شمشی ادد یک آموریت بود و نزدیک ماری حکومت میکرد. فرزند او که اصالتأ آشوری نبود تخت سلطنت آشور را به عنوان یک بیگانه به ارث برده بود.
دو پسر او به عنوان نایبالسلطنه در اکالاتوم (Ekallatum) واقع در کنار دجله و در ماری حکومت میکردند تا زمانـی که مسنترین آن دو یعنی ایشمه ـ داگان (Ishme –Dagan) تخت سلطنت پدرش را به ارث برد. محققین از آرشیو مربوطه در قصر ماری، تا حدی به اطلاعات مربوط به حکومت شمشی ادد و بعضی از جنبههای شخصیتی او پی میبرند.
حکومت شمشی ادد دارای یک مرز مشترک با بابل دوران حمورابی بود. بلافاصله بعد از مرگ شمشی ادد، ماری در هم شکست و استقلال خود را تحت یک سلسلهی آموریت که چندین نسل در آن زندگی میکردند به دست آورد. در نهایت حمورابی به نبرد برخاست و ماری را نابودکرد. بعد از مرگ ایشمه ـ داگان تاریخ آشور تا صد سال نامعلوم میماند.
ادامه مطلب در شمارهی آینده
No comments:
Post a Comment