Email: shamiram5@gmail.com

انجمeEmail: shamiram5@gmail.com
ن زنان آشوری -Emai تهران - ایران

Friday, December 12, 2014

گفتگو با هانیبال یوسف یک هنرمند آشوری

هانیبال یوسف از هنرمندان آشوری است که در چند سال اخیر به واسطه فعالیتهای مستمر و قابل توجه خود به طور وسیعی شناخته شده است. وی موسیقیدان، آهنگساز، رهبر ارکستر ونوازنده بسیار فعال و پرکاری به شمارمیرود. آخرین برنامه وی که دوئت تناهنگ نام داشت، بسیار موفق بود. این پرفورمنس هنری که در اعتراض به نسل کشی و جنایات داعش برگزار شد، باحمایت انجمن بانوان آشوری شامیرام و درفضای باز تاتر شهر برگزار شد. بدون شک پشتکار و همت او به همراه دانش وتجربه ای که همواره در پی کسب آن است ضامن موفقیت روزافزون وی خواهد شد. در گفتگویی که "شامیرام" با این هنرمند عزیز انجام داده است سخنانی تازه و جالب از او خواهید خواند و با اندیشه های وی آشنا خواهید شد

                    Maryam, Eastern Ave Maria- Messiah Ensemble 2011.wmv      

                           
ش: لطفأ کمی درباره ی خودتان بگوئید. 
 ه: من متولد سال 1349 در شهر مشهد هستم. تا سن 14 سالگی به خاطرکار پدرم در شهرهای مختلفی مانند شاهرود و ساری و گنبد کاووس زندگی کردیم و در نهایت در تهران ساکن شدیم و بعد از آن بود که با جامعه آشوری آشنا شدم در 14 سالگی و پس از سکونت در تهران شروع به فعالیت در کلیسا و انجمن آشوریهای تهران کردم و از آنجا که قبلأ با آشوریها رابطه نزدیکی نداشتم اشتیاق خاصی به این فعالیتها نشان میدادم به خصوص فعالیت در کانون جوانان انجمن و عضویت در گروه تئاتر و پی گیری کارها و اجراهای گروه کر پولوس خفری که در انجمن آشوریهای تهران برگزار میشد، برایم بسیار جالب بود. بعد از پایان دوره راهنمایی در مدرسه بهنام، وارد هنرستان موسیقی شدم و پس از آن، از سال از سال 1375در دانشگاه هنر و معماری دانشگاه آزاد در رشته موسیقی ادامه داده و مدرک لیسانس گرفتم .البته باید بگویم که هنرستان و دانشگاه بیشتر زمینه سازهستند وامکاناتی را دراختیارهنرجویان قرار میدهند اما این خود فرد است که باید به دنبال آموختن هنرباشد. تدریس موسیقی را از همان دوران هنرستان شروع کردم و واقعیت این است که موسیقی را بیشتر با مطالعات شخصی و کسب تجربیات در کار عملی یاد گرفته ام. پدر و مادرم مرا بسیار حمایت و همراهی کردند و با وجود مخارج سنگینِ یادگیریِ موسیقی از چیزی دریغ نکردند. به همین دلیل من همیشه تحت آموزش بهترین استادان موسیقی کشور بودم و از موهبت فراگیری از استادان بلند پایه ای چون مرتضی حنانه، شریف لطفی و هنرمندان برجستهای چون توماس کریستیان داوید و تنگیزشاولوخاشویلی برخوردار شده ام. در دانشگاه هم تحت آموزش هنرمندانی مانند رافائل میناسکانیان، گاگیک بابائیان، دلبر حکیم اُوا، فرهاد فخرالدینی، کامبیز روشن روان و علی اشرف آریان پور قرار گرفتم

ش: چه شد که به هنر و به ویژه موسیقی روی آوردید؟
 ه: من از کودکی رویا پردازی میکردم زیرا خیلی تنها بودم و دوستی نداشتم. درذهنم این بود که آهنگساز، هنرپیشه، کارگردان و همچنین ستاره شناس شوم. همانطور که گفتم یکی از رویاهای من این بود که آهنگساز شوم و نواختن همه سازها را یاد بگیرم. زمینه ساز این رویا نیز عمویم بود که برایم یک ملودیکا خرید. آن زمان سه ساله بودم و دائی ام دو آهنگ یادم داد که همه گفتند خیلی خوب مینوازم و با استعداد هستم. من هم از این تعریفها لذت بردم و با دیدن کارتونهای والت دیزنی و شنیدن موسیقیهای خوب و زیبا در سالهای بعد، علاقه ام به این رشته بیشتر شد
 ش: خلاصه ای از سابقه فعالیت خودتان را بگوئید. 
من آکادمی موسیقی بن ایل را مدیریت میکنم که نزدیک به 13 سال سابقه فعالیت دارد. همچنین آنسامبل مسایا را بنیانگذاری کرده ام که معمولا سالی یکبار کنسرت برگزار می کنیم . آنسامبل مسایا تا کنون ده ها کنسرت برگزار کرده است که آخرین آن اجرای موسیقی سیاه پوستان در تالار وحدت در تیرماه 93 بود.یک پروژه خاص به نام `گنج کاو` را در جهت حمایت هنرمندان با استعداد به تازگی شروع کرده ام که میتوان آن را از فعالیتهای آکادمی موسیقی بن ایل به شمار آورد. "گنج کاو" نیز برای هنرمندان با استعداد فضای برگزاری کنسرت را فراهم میکند. این ایده به این خاطر به فکر من خطورکرد که راهی برای سایر هنرمندان باز کنم تا رنجهایی را که خودم در مسیر برگزاری کنسرتهایم کشیده ام متحمل نشوند. یک ایده ویژه هم در کارنامه هنری من وجود دارد که بسیار آن را دوست دارم و آن برگزاری پرفورمنسهای هنری به همراه بداهه نوازی پیانوی من است که به شکل دوئت (دونوازی) با یک هنرمند از از یک رشته هنری دیگر برگزار میشود. تا کنون دو اجرا با عناوین رنگاهنگ داشتم که تناهنگ در 4 مهرماه امسال در فضای باز تئاتر شهر و تناهنگ در اعتراض به جنایات داعش برگزارشد
 ش: از کدام یک از برنامه ها یا کنسرتهای خود راضی هستید؟ 
ه: واقعیت این است که انسان هیچ گاه راضی نمیشود. در این مورد باید بگویم که هر چه زمان به پیش میرود و کارهای بیشتری انجام می دهم خوشحالتر هستم و رضایت بیشتری به دست می آورم . تا کنون کنسرت اجرای عاشقانه های معروف جهان به ده زبان که در برج میلاد اجرا شد و کنسرت  موسیقی فولک آشوری  به خوانندگی خانم ویولت سرگیزی و کنسرت  موسیقی سیاه پوستان در تالار وحدت  و همچنین تناهنگ   بهتربن برنامه هایی هستند که میتوانم از آنها نام ببرم. اما رضایت یک امر نسبی است و من به این فکر میکنم که همیشه باید کیفیت را بالا برد

 ش: به نظر شما رمز موفقیت یک انسان اعم از هنرمند و غیر هنرمند چیست؟
 ه: به نظر من اولین رمز داشتن رویایی برای آینده است. در درجه دوم تلاش برای رسیدن به آن رویا و مصمم بودن برای تحقق آن است. برای من موسیقیدان شدن رویایی بود که اگر به آن نمیرسیدم زندگی ام دیگر معنایی نداشت. این رویا در من به قدری قوی بود که باعث شد که تصمیم بگیرم به هر قیمتی که شده به آن برسم. در آن زمان شرایط بسیار سختی در کشور حاکم بود و محدودیتهای بسیار زیادی برای من وجود داشت چه در خانواده و چه در جامعه، چون آن زمان دوران جنگ بود و در آن شرایط رسیدن به این آرزو خیلی مشکل بود. اما چون مصمم بودم، از این موانع گذشتم. آخرین رمز موفقیت این است که باید استانداردها را بالا گرفت. من تشنه خواندن و یاد گرفتن هستم. الان فکر میکنم که من بی سواد ترین هنرمند دنیا هستم! هنگامی که معیار انسان بالا باشد میتواند خودش را بالا بکشد و هر چه بالاتر برود بیشتر متوجه بینهایت بودن علم و کمبود دانش در خود می شود! اما اگر معیار پایینی داشته باشد در همان حد میماند و پیشرفتی نمیکند
ش: به نظر شما هنر چگونه در خدمت جامعه قرار میگیرد و آیا لزوما باید در خدمت جامعه باشد؟
 ه: باید بگویم که هنر درهرحالتی و به هر شکلی خوب است. لازم نیست که محدودیتی یا چارچوبی برایش قائل شویم. هر هنری در جای خود ارزش دارد."هنر برای هنر" سراسر زیبایی، تفکر و خلاقیت است و بدون شک باعث رشد انسان میشود و سطح درک و تعقل را در جامعه بالا میبرد. از سویی انسان نیازمند زیبایی است. هنر به زیباترین شکل زیبایی را در زندگی به جریان میاندازد و از این نظر روح و روان انسان را سیراب میکند. هنر حتی اگر پیامی نداشته باشد به تنهایی کافیست که شخص را به تفکر وادارد و باعث شود که انسان رشد کند. در همه هنرها تفکر و همچنین تکنیک و مهندسی نقش بسیار مهمی دارند همین عوامل به تنهایی کافیست که رشد فکری را در انسان باعث شود و همین رشد فکری باعث دگرگونی درزندگی بشر میشود.هنر، انسان را به تفکردرمورد زندگی شخصی اش، خانواده اش، جامعه، محیط زیست، خلقت، خدا و غیره وامیدارد و این رویکرد باعث میشود انسان در زندگی اش به برداشتهای تازه برسد و قدمهای تازه ای بردارد و در نتیجه، زندگی برای خودش و همینطور برای دیگران زیباتر و پر معنی تر شود. حال اگر هنر در خود پیامی اجتماعی، اخلاقی و فلسفی و... هم داشته باشد به شکلی دیگر رشد به بار میآورد. بنابراین من تاکید می کنم که انسان فرهیخته و آگاه هرگز نباید خود را محدود به چارچوبهای تعصب آمیز بکند. در این صورت میتواند اززندگی خود بیشتر لذت ببرد و از هنرنیزبهرهمند شود
 ش: با توجه به مشکلات ویژه جامعه آشوری چگونه میتوانیم به آن خدمت کنیم؟ 
ه: از دید من بهترین خدمت این است که جامعه را با هنرِ خوب درگیر کنیم. مانند کنسرت، تئاتر، شب شعر، نمایشگاه نقاشی و..همین طور که قبلا هم اشاره کردم همین موضوع به خودی خود باعث تفکر و تحول میشود و تفکر، دستاوردهای خودش را برای جامعه دارد. هنر می تواند آینده نگری و رویاپردازی را در ما تقویت کند. هنر باعث می شود روش های زندگی ما بر اساس تعقل و زیبایی شناسی دگرگون شوند. این تغییر در ساده ترین شکل خود میتواند از تغییر مدل مو و یا طرز لباس پوشیدن شروع شود و تا بالاترین سطح خود اوج بگیرد. هنگامی که شخص برای خانه خود یک تابلوی نقاشی از آثار هنری خریداری میکند یا تصمیم میگیرد در ماه یک بار به دیدن یک تئاتر و یا یک کنسرت خوب برود، خود این امر یک تحول بزرگ اجتماعی به شمار میرود و همین تحول بر تمام زندگی آن شخص سایه میاندازد. حال شما تصور کنید که جامعه آشوری ما چنین دگرگونیهایی در خود مشاهده کند
 ش: نظرتان در مورد همکاری با انجمن بانوان شامیرام چیست؟ 
ه: به عنوان یک هنرمند برای من مهم است که در یک نهاد اجتماعی احترام به هنرمند و جایگاه او نهادینه شده باشد و بخصوص این که این احترام قلبی باشد ودر عمل دیده شود.  این همان چیزی است که من همواره در رفتار اعضای انجمن بانوان شامیرام  دیده ام. به همین دلیل هم هست که تا کنون با عشق با این گروه همراه شده ام پاکی، مهربانی و قلبی سرشار از انرژی برای انجام فعالیتهای مثبت و سازنده برای آشوریان به شکل انکار ناپذیری در طی سالیان سال در کارنامه اعضای این انجمن بوده و هست. در مورد همکاری من با شما، باید بگویم که اعضای هیئت مدیره این انجمن همیشه با همه امکانات خود و بدون هیچ ادعا وچشم داشتی از من حمایت کرده اند و من به این همکاری افتخار می کنم. به ویژه برای شخص شما، یک دنیا ارزش و احترام قائل هستم. آرزو دارم که همیشه مثل گذشته تندرست، پربار و پرکار باشید
 ش: چه برنامه هایی برای آینده دارید؟ 
ه: از آنجا که هم یک کودک هستم وهم یک رویا پرداز ذهن من سرشار ازرویاهاست! یکی از آرزوهایم که اتفاقا به آشوریها ارتباط دارد این است که درآینده کنسرتی با ارکستر سازهای سمفونیک و شاید تلفیقی با سازهای دیگر برگزارکنم که قطعات آشوری را در آن تنظیم و اجرا کنم. البته این پروژه بزرگی است که برای تحقق آن نیاز به حضور هنرمندان توانمند در سطح کشوری است که خوشبختانه با آنها در ارتباط تنگاتنگ هستم و ازطرفی هم نیازمند حامی مالی است که برای چنین پروژهای باید از این کار حمایت کنند. اگر شخصی یا شرکت وموسسه ای اعلام آمادگی کند می توانم کار را به زودی شروع کنم .البته این یکی از رویاهای من است که مربوط به آشوریان می باشد. به غیر از آن برنامه های متعددی در فکر دارم که باید یک به یک آنها را عملی کنم. بدون تردید برگزاری کنسرت، یکی از آن برنامه ها خواهد بود 
ش: آیا در آخر این گفتگو حرفی برای گفتن دارید؟ 
ه: راستش را بخواهید به عنوان کسی که از نوجوانی در فعالیتهای اجتماعی انجمن آشوریان و کلیساها نقش بسیار فعال داشتم، خیلی دلم میخواهد نه تنها برای همه انسانها بلکه به ویژه برای جامعه خودم مفید باشم. باید بگویم که در جامعه ما درهای فعالیت همیشه بر روی من بسته بوده است. دیدگاه و عملکرد مسئولین برخی نهادهای آشوری تا کنون به شکلی بوده که هر گاه که خواسته ام فعالیت مثبتی انجام دهم جلوی آن را گرفته اند. اما خوشحالم بگویم که در سطح کشور مورد احترام هستم و در جامعه هنری ایران و در میان هنرمندان سرشناس کشور به عنوان یک هنرمند آکادمیک و خلاق شناخته شده ام. شاید روزی مسئولین آشوری به رسم دیرینه شان بخواهند برای بزرگ وانمود کردن خویش، برای من هم پس از مرگم بزرگداشت و مراسم و سالگرد بگیرند اما از آنها که بگذریم در هر صورت مردمم را دوست دارم! همان مردمی که هربارکه به عشقشان دست به آفرینش لحظات هنری زده ام درکنارم بوده اند. زندگی من با خدمت کردن به آنها معنی پیدا میکند بنابراین تا جایی که بتوانم دست ازکار و خلاقیت و آفرینش بر نخواهم داشت

No comments:

Post a Comment