گاو بالدار که در اکدی لَمَسو (Lamassu) نام دارد، یک خدای
محافظ آشوری است که غالبأ با بدن یک گاو یا شیر و سر انسان نمایش داده شده است.
البته در بعضی از نوشته ها به صورت یک خدای مونث رسم شده است. گاو بالدار دارای
نام دیگری یعنی شیدو (Shedu) نیز بوده است. لَمَسوی مونث اپسَسو (Apsasu) نام داشت.
گاوهای بالدار آشوری مجسمه هایی از سر تاجدار یک انسان هستند که از سنگ آهک
تراشیده اند که از حفاری های خورساباد،
نینوی و نمرود بدست آمدند. آنها نشانگر ارواح محافظ "شیدو لمسو"
(Sheedu Lamassu)
به معنای دورکننده شیطان بودند. نمونه هایی از این گاوهای بالدار در موزه های لندن
(بریتیش میوزیوم)، موزه پاریس (لوور)، موزه ملی عراق و موزه هنر متروپولیتن
نیویورک به نمایش گذاشته شده است. اولین نمونه لمسو در دوران سلطنت تیگلات پیلاسار
در آشور دیده شد.
یک لَمَسو در ورودی یک
شهر قرار داده می شد به طوری که در معرض دید هر آن که وارد می شد قرار بگیرد. در
نگاه از روبرو به نظر می رسد که لَمَسو ایستاده است اما از پهلو چنین حس می شود که
در حال قدم زدن است و این حالت بدین منظور به وجود آمده بود که قدرتمند به نظر برسد. در حقیقت از
لَمَسو به عنوان یک سمبل قدرت استفاده می شد.
و به غیر از این، این حالتِ لَمَسو جنبه هنری نیز دارد زیرا او را از ابعاد
مختلف و به صورت فعال نشان می دهد. اگر پاها به هم چسبیده باشد، از پهلو فقط یک پا
دیده می شود. و این دلالت بر هوش و ابتکار آشوری ها دارد که توانسته اند حرکت را نشان دهند. لَمَسو و
شیدو ارواح محافظ مردم عادی بابل بودند که بعدها تبدیل به محافظان سلطنتی شدند.
لَمَسوها بر الواح گلی حک و سپس زیر آستان خانه دفن می شدند. همین طور در ورودی
بزرگ شهرها در دو طرف دروازه نصب و طوری قرار داده می شدند که نگاه هر کدام به یک
طرف باشد و قدرت محافظت آن ها را القا کنند.
این طرح نمایان گر قدرت آشور بود که به آن هوش
انسان، قدرت یک گاو (یا شیر) و توانایی پرواز یک عقاب اعطا شده است. این نمادها همواره به صورت جفت بودند
و به عنوان محافظان دروازه نصب می شدند. آنها به کاخ های مهم ترین شاهان اشوری
ازآشور بانی پال دوم (859 ـ 883
قبل از میلاد) تا اسرحدون (627ـ 668 قبل از میلاد) جذابیت می
بخشیدند.
متن زیر از کاخ اسرحدون بدست آمده است:
باشد که گاو
محافظ که تخت سلطنت مرا محافظت می کند، همواره نام مرا تا هنگامی که پاهایش از جای
خود حرکت کند در شادی و افتخار حفظ کند...).
بر یکی از گاوهای بالدار
نوشته ای به خط میخی از سارگون دوم دیده می شود با این مضمون: "باشد که هر آن
که این مخلوق دست های من را خراب کند، آشور، خدای بزرگ نام او و نسل او را از روی
زمین نابود کند."
هر کدام از اجزای گاوهای بالدار از معانی خاصی برخوردار بودند که در مجموع به
آنها قدرت لازم برای محافظت از شهر و ساکنانش را اعطا می کرد.
سر: سر انسان تاج دار، نمایان گر هوش است و هر مجسمه چهره یک
شاه آشوری را دارد. بیشتر مجسمه های گاو بالدار یافت شده از کاخ سارگون دوم، طرح
صورت وی را داشتند.
کلاه های شاخ دار: این موجودات کلاهی با دو شاخ و گاهی حتی سه شاخ به عنوان
سمبل الوهیت بر سر داشتند. در دوران نو آشوری شاخ ها نمایانگر خدای آشور بودند.
گاهی اوقات سه شاخ نمایشگر آشور، آنو و انلیل یعنی سه خدای بین النهرین بودند.
تاج: گاهی تاج شاهی با پرهای عقاب و گل سرخ تزئین می شد. معنای گل به طور کامل
مشخص نیست. بعضی بر این عقیده هستند که سمبل خورشید است و بعضی دیگر آن را
ستاره می دانند. در آثار نو آشوری، یک گلِ
تنها اغلب به عنوان تزئین کمربند مردان و موجودات خارق العاده دیده شده است.
بال ها: آشوری
های باستان به مجسمه های خود بال های قدرتمند ترین موجود آسمان یعنی
عقاب را به عنوان سمبل قدرت پادشاهی داده اند که نمایانگر حاکمیت بر قدرت
هستند.
بدن: بدن گاو و
گاهی نیز گوش ها ( یا بدن یک شیر با پنجه ها). علت این که چرا بدن گاو
برای این منظور
در نظر گرفته شده این است که در دوران نو آشوری متأخر این حیوان در
سراسر بین
النهرین شمال غربی زمانی که توسط شاهان آشوری شکار می شدند به عنــوان
یک نوع خاص باقی مانده بود. گاو وحشی باید در واقع یک جانور ترسناک با شانه هایی به بلندی شش پا و یک جفت شاخ بزرگ
تیز بوده باشد. در سفال های نقاشی شده اولیه، گاوها به عنوان سمبل خدای
طوفان تصور شده اند. همچنین این موجودات با کمربندها یی که نمایشگر قدرت های فوق
بشری آنها بود تزئین شده بودند.
پاها: اغلب گاوهای بالدار آشوری دارای پنج پا و گاهی چهار پا می باشند. نمای
روبرویی این موجود به طور محکم در جای خود ایستاده است و از پهلو به نظر می رسد که
به جلو حرکت می کند. سر بعضی از مجسمه ها به نظر می رسد که به یک طرف چرخیده و
بعضی از آنها در دست هایشان توله شیر یا آهو دارند.
در قرن ششم قبل از میلاد ، هنگامی
که کوروش دوم کشور پارس را پس از غلبه بر ماد، آشور، آسیای صغیرو بابل توسعه
داد، تصمیم گرفت تا پایتختی برای خود بنا
کند. این شهر پرسپولیس نام گرفت. در بنای پرسپولیس معمارانی از تمام نقاط
خاورمیانه به کار گرفته شدند. تعدادی از
آنها از آشور بودند و با خود روش هنر، معماری و میراث آشوری را آورده بودند که
برای بنای پرسپولیس از آن استفاده کردند. گاوهای بالدار از این میراث به شمار می
روند که نشان آشوری ـ بابلی و تأثیر آن را آشکار می کند. آنها نه تنها دانش هنری
خود را به پارس ها منتقل کردند بلکه کوروش جشنواره سال نو آشوری ها را نیز اقتباس
نموده و آن را تبدیل به فرصتی برای جشن
گرفتن و مورد احترام قرار گرفتن توسط مردم کرد.
منبع: ایتنرنت
ترجمه از: شامیرام داودپوریان
No comments:
Post a Comment